، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

بنیتا دختر بی همتا

ماجرای دندون بنیتا خانوم

1393/9/8 11:21
نویسنده : مامان و بابا
435 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم کم کم داشتم نگران میشدم آخه یک سالت هم تموم شد و دندون درنیاوردی عزیز دلم بالاخره روز هفتم آذر 93 روز جمعه بود که از صبح هر چی میخوردی حالت بهم میخورد حسابی بی حوصله بودی از بعداز ظهر هم شروع کردی به جیغ زدن بالاخره دیدم که مرواریدخوشگلت از بالا دراومد عزیز دلم تو همه کارهات با بقیه نی نی ها فرق داشت همه از پایین دندون در میارن ولی تو از بالا درآوردی فدای اون دهنت بشم من . شب خیلی تب کردی لپهات حسابی سرخ شده بودن ساعت 3 نصف شب با بابایی نگرانت شدیم سریع پاشویه ات کردیم قطره استامینوفن دادیم ولی تو خیلی حالت بد بود همش گریه می کردی و ناله می کردی. عزیز  دلم امیدوارم بقیه دندونهات بدون درد سر دربیان که تو نانازی مامان اذیت نشی فدات بشم من .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)