، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

بنیتا دختر بی همتا

روزانه های بنیتا

1396/2/3 13:41
نویسنده : مامان و بابا
292 بازدید
اشتراک گذاری

دخر قشنگ بازم ازت عذر میخوام که خیلی دیر به وبلاکت سر میزنم آخه این روزها خیلی سرم شلوغه و غم از دست دادن خاله بدری خیلی اذیتمون میکنه .

 دختر قشنگم الان تقریبا سه ماهه که به مهدکودک میری و وقتی میای خونه حسابی خسته هستی.گاهی بی خودی بهانه میگیری مخصوصا موقعهایی که خوابت میاد کلی نق میزنی ولی بازم خیلی شیرین هستی. این روزها وقتی نگاهت میکنم میبینم که چقدر قدت بلند شده و حسابی بزرگ شدی و داری از اون حالت بچگی به یک خانم تبدیل میشی و مامان کلی کیف میکنه .

این روزها بابا زیاد میره ماموریت و من و تو باهم خیلی تنهاییم ولی همیشه از خدا ممنونم که تو مونس و همدم همه این روزها و روزهای سختی من هستی و تمام امید من به بودن تو هست .

مامان خواهر نداره ولی تو برای من هم خواهری هم دختر و هم همه وجودمی.

دوستت دارم نفسم. عکس زیر خستگی بعد از مهده

پسندها (1)

نظرات (0)